جستجو فارسی / English

چرا فرزندآوری به یک انتخاب فردی تبدیل شده است؟

تاریخ انتشار: 1404/03/05     
چرا فرزندآوری به یک انتخاب فردی تبدیل شده است؟
نقش فرزند از یک دارایی اجتماعی به یک عنصر فانتزی تقلیل یافته است و گسترش فرهنگ فردمحوری، مادی‌گرایی و تأثیر جریان‌های اومانیستی سبب شده که ارزش‌های معنوی ازدواج و تشکیل خانواده کم‌رنگ شود و فرزندآوری به یک انتخاب شخصی و گاه حتی نمادین تبدیل شود.

از منظر دینی، چه جایگاهی برای فرزندآوری در فرهنگ اسلامی تعریف شده و چرا این موضوع اهمیت دارد؟

بحث فرزندآوری در آموزه‌های اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است و در متون دینی به‌عنوان یکی از اهداف مهم ازدواج معرفی شده است، این موضوع نه‌تنها در روایات پیامبر اکرم(ص)، بلکه در منابع فقهی و اخلاقی نیز با تأکید فراوان مطرح شده است. 

در ادبیات دینی، فرزندآوری تنها به افزایش عددی جمعیت محدود نمی‌شود، بلکه ابعاد فرهنگی، اجتماعی و معنوی آن مورد توجه قرار گرفته است. پیامبر اکرم(ص) در توصیه به ازدواج و فرزندآوری فرموده‌اند: «فإنّی أباهی بکم الأمم ..؛ من به امت خود (حتی اگر فرزندشان سقط شود)، افتخار می‌کنم.» زیرا افزایش جمعیت امت تأثیرات معنوی و اجتماعی گسترده‌ای دارد و این رویکرد، فرزندآوری را در راستای تعالی جامعه و تقویت ارزش‌های معنوی قرار می‌دهد.

از جنبه‌ای دیگر، یکی از نکات مهمی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، تقویت معنویت از طریق فرزندآوری است و در روایات اسلامی آمده که فرزندان زمین را با ذکر «لا اله الا الله» سنگین می‌کنند و این ذکر نه‌تنها یک بیان لفظی، بلکه نشانه‌ای از گسترش فرهنگ توحید، خداپرستی و هدایت معنوی در جامعه است و در این نگاه، تربیت صحیح فرزندان نقشی کلیدی در رشد معنوی و اجتماعی دارد.


برخی معتقدند کاهش جمعیت صرفاً به دلایل اقتصادی است؛ آیا از نگاه شما، ریشه‌های فرهنگی و اعتقادی هم در این موضوع نقش دارند؟

با توجه به کاهش نرخ فرزندآوری، برخی موانع فرهنگی و اعتقادی نیز در کنار مسائل اقتصادی قابل توجه هستند، جامعه امروز، در یک گذار فرهنگی میان سنت و مدرنیته قرار گرفته که موجب تغییر در نگرش به خانواده و فرزندآوری شده است. علاوه‌بر، چالش‌های اقتصادی که اغلب مورد توجه است، هویت و تغییر ارزش‌های اجتماعی از عوامل مهمی هستند که بر تصمیم افراد برای تشکیل خانواده و فرزندآوری تأثیرگذارند.

ازاین‌رو، توجه به ابعاد فرهنگی و معنوی این مسئله و ارائه راهکار‌هایی برای حفظ جایگاه خانواده و فرزندآوری در چارچوب آموزه‌های دینی می‌تواند زمینه‌ساز تحولات مثبت در جامعه باشد.

در گذر از سنت به مدرنیته، خانواده‌ها از یک واحد تولیدگرا به یک نهاد مصرف‌گرا تبدیل شده‌اند و این تغییر، ارزش‌های مرتبط با ازدواج و فرزندآوری را تحت‌تأثیر قرار داده است. 
 

در گذشته، خانواده نه‌تنها از نظر اقتصادی فعال بود، بلکه یک کانون تربیتی و فرهنگی نیز محسوب می‌شد، فرزندان مهارت‌های لازم را در محیط خانواده فرامی‌گرفتند و نقش‌آفرینی اجتماعی آن‌ها در آینده تضمین می‌شد، اما در جامعه امروزی، با تغییر کارکرد‌های خانواده، نقش فرزند از یک دارایی اجتماعی به یک عنصر فانتزی تقلیل یافته است و گسترش فرهنگ فردمحوری، مادی‌گرایی و تأثیر جریان‌های اومانیستی سبب شده که ارزش‌های معنوی ازدواج و تشکیل خانواده کم‌رنگ شود و فرزندآوری به یک انتخاب شخصی و گاه حتی نمادین تبدیل شود.
 

عوامل مهم کاهش تمایل به فرزندآوری چه چیز‌هایی هستند و راهکار غلبه بر آن‌ها چیست؟

یکی از عوامل مهم در کاهش فرزندآوری، تأثیر ذهنیت‌های نئومالتوسی است که جمعیت را به‌عنوان یک معضل اجتماعی و اقتصادی مطرح می‌کند. این دیدگاه، بی‌آنکه در میان افراد مورد تجزیه و تحلیل جدی قرار گیرد، در لایه‌های عمیق فرهنگی و ذهنی آنان نفوذ کرده است، در نتیجه، بدون آنکه افراد دقیقاً به ماهیت و پیامد‌های این نگرش آگاه باشند، با ایجاد یک مقاومت در برابر فرزندآوری، مسیر اجتماعی جدیدی شکل گرفته است.

برای اصلاح این روند، بازگرداندن جایگاه اصلی خانواده به‌عنوان یک نهاد تولیدگرا، چه در بُعد اقتصادی، چه فرهنگی و اجتماعی، ضروری به نظر می‌رسد، نهادینه‌سازی ارزش‌های خانوادگی و تقویت کارکرد‌های تربیتی و روانشناختی ازدواج، می‌تواند رویکرد جامعه نسبت به این مسئله را اصلاح کند و در این زمینه، ایجاد یک گفتمان فرهنگی جدید که ازدواج را نه یک انتخاب صرف، بلکه یک وظیفه اجتماعی و معنوی بداند، می‌تواند اثرگذاری عمیقی داشته باشد.

نگرش‌هایی که در نظام سرمایه‌داری شکل گرفتند، در ابتدا به دلیل مشکلات تأمین نیروی کار و مدیریت منابع، فرزندآوری را به‌عنوان یک چالش اقتصادی مطرح کردند و این دیدگاه بعد‌ها با نظریه‌های نئومالتوسی پیوند خورد که افزایش جمعیت را عامل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی معرفی می‌کرد. 

این نگرش‌ها به مرور مورد نقد جدی قرار گرفتند و در نظریات جدید، جمعیت نه‌تنها به‌عنوان یک تهدید، بلکه به‌عنوان عاملی برای رشد اقتصادی و تولید ثروت تلقی شد، کشور‌های مختلف که سیاست‌های افزایش جمعیت را اجرا کردند، به این نتیجه رسیدند که نیروی انسانی توانمند یکی از ارکان کلیدی پیشرفت اقتصادی و اجتماعی است.

در جامعه ما، به دلیل مشکلات اقتصادی و تغییرات فرهنگی، این رسوبات ذهنی در خانواده‌ها نفوذ کرده است، بسیاری از افراد به‌طور ناخودآگاه، فرزندآوری را به‌عنوان یک هزینه اضافی می‌بینند و به همین دلیل تمایل به داشتن فرزندان بیشتر کاهش یافته است و این مسئله با فانتزی شدن مفاهیمی مانند ازدواج، خانواده، و حتی روابط اجتماعی تشدید شده است، به‌جای آنکه ازدواج و فرزندآوری به‌عنوان یک وظیفه اجتماعی و معنوی مورد توجه قرار گیرد، تبدیل به یک انتخاب فردی و نمادین شده که بیشتر تحت تأثیر ظاهر و شرایط اجتماعی قرار دارد.اگر بخواهیم این نگاه را اصلاح کنیم، باید به «ارزش واقعی خانواده» و «ارزش فرزند» توجه کنیم؛ چه از بُعد اقتصادی، چه روانشناختی، و چه معنوی، بازگشت به رویکرد‌های تربیتی و فرهنگی که فرزند را نه یک هزینه، بلکه یک سرمایه تلقی می‌کند، می‌تواند انگیزه خانواده‌ها را تغییر دهد، همان‌طور که اشاره کردید، فعالیت‌های فرهنگی، رسانه‌ای و گفتمان‌سازی در این زمینه می‌تواند در بلندمدت تأثیرات مثبتی داشته باشد.

از سوی دیگر، تعادل‌بخشی به نقش‌های اجتماعی و خانوادگی نیز ضروری است، در دنیای مدرن، اهمیت جایگاه مادری، تربیت فرزند و نقش اجتماعی خانواده کمتر مورد توجه قرار گرفته است، این در حالی است که خانواده، اگر به‌درستی مدیریت شود، نه‌تنها محل تربیت و رشد معنوی فرزندان است، بلکه در توسعه اجتماعی و اقتصادی نیز نقش بسزایی دارد.
 

چقدر تغییر سبک زندگی و گرایش به تجمل‌گرایی و رفاه‌طلبی می‌تواند در کاهش تمایل به فرزندآوری مؤثر باشد و راهکار آموزه دینی درباره آن چیست؟

یکی از تصورات رایج درباره فرزندآوری این است که افزایش تعداد فرزندان، هزینه‌های خانواده را به‌طور مستقیم چند برابر می‌کند، اما واقعیت جامعه نشان می‌دهد که در بسیاری از خانواده‌هایی که فرزندان بیشتری دارند، مدیریت اقتصادی و اجتماعی به شکل بهتری رقم می‌خورد، فرزندان در کنار یکدیگر نه‌تنها بخشی از هزینه‌ها و انرژی والدین را جبران می‌کنند، بلکه با همکاری و تعامل، ساختار خانواده را مستحکم‌تر و کارآمدتر می‌کنند.

با این حال، متأسفانه گفتمان مدرنیته و تأثیرات فرهنگ غربی به شکل گسترده‌ای بر خانواده ایرانی سایه افکنده است، این تأثیرات سبب شده که ارزش‌های سنتی و دینی مرتبط با فرزندآوری کمرنگ شوند و خانواده‌ها به‌تدریج به سمت نگرش‌های فردگرایانه و مصرف‌گرایی سوق پیدا کنند.

در آموزه‌های اسلامی، فرزندآوری جایگاه والایی دارد، منابع دینی، از قرآن کریم گرفته تا احادیث پیامبر اکرم(ص) و اهل‌ بیت(ع)، بر نقش فرزند در برکت‌بخشی به خانواده تأکید دارند، فرزند نه‌تنها عامل افزایش رزق و برکت است، بلکه موجب تعالی معنوی والدین و جامعه نیز می‌شود، از نگاه دینی، فرزند صالح یک «صدقه جاریه» است که حتی پس از وفات والدین، خیرات و برکات آن ادامه دارد.

علاوه‌بر این، فرزندآوری از نظر روانشناختی نیز تأثیرات مثبتی دارد، فرزند باعث می‌شود والدین اجتماعی‌تر شوند، تجربه زیستی بیشتری کسب کنند، توانمندی‌های اخلاقی و تاب‌آوری آنان در برابر مشکلات تقویت شود، همچنین، وجود چندین فرزند در خانواده موجب افزایش تعاملات اجتماعی، شکوفایی استعدادها، تقویت مهارت‌های ارتباطی و افزایش حس همدلی و مسئولیت‌پذیری میان آنان می‌شود.

نگاه اقتصادی مدرن، که گاهی فرزند را صرفاً یک هزینه قلمداد می‌کند، در طول زمان مورد نقد جدی قرار گرفته و امروزه، افزایش جمعیت به‌عنوان یکی از عوامل رشد اقتصادی و اجتماعی مطرح می‌شود، بازگشت به آموزه‌های اصیل دینی و اصلاح گفتمان اجتماعی در این زمینه، می‌تواند به بازتعریف جایگاه واقعی خانواده کمک کند؛ خانواده‌ای که نه صرفاً یک نهاد مصرف‌گرا، بلکه یک پایگاه فرهنگی، تربیتی، اجتماعی و حتی اقتصادی محسوب می‌شود.

با نگاهی دقیق‌تر به آموزه‌های اسلامی و سنت‌های ایرانی، می‌توان راهکاری مناسب برای عبور از این چالش ارائه داد. تربیت فرزندان در یک فضای سالم و متعادل، که هم مقتضیات جامعه امروزی را درنظر می‌گیرد و هم از هویت اصیل خانواده محافظت می‌کند، می‌تواند مسیر جدیدی برای بازسازی ارزش‌های اجتماعی باشد.

اشتراک گذاری:
نظرات
اطلاعات تماس

مرکز قم: بلوار غدیر ، کوچه 10 ، پلاک 5
 تلفـن:  58-32603357 (025)
 فکس:  32602879 (025)
دفتر تهران: بلوار کشاورز ، خ نادری ، ک حجت دوست ، پ 56
 تلفـن:  88983944 (021)
 فکس:  88983944 (021)
دسترسی سریع

فروشگاه اینترنتی
سامانه آموزش مجازی
کتابخانه
بانک محتوای علمی
کتابخانه دیجیتال
فصلنامه مطالعات جنسیت‌وخانواده
شبکه های اجتماعی

ایتا بله آپارات